نگفتم گفتنی ها، رو تو ام هرگز نپرسیدی!

نمیدونم چرا به تعادل نمی رسم؟

تو این جور فضا ها نوشتن سخته،مثِ پیج اینستای بی در و پیکر می مونه

که دُرُست بعد از اینکه استوریِ عزیزتو میزاری ،مجبوری پاکش کنی....

خلوتِ دفترِ آبی با ماهی قرمز کوچولوی روشو عشق است:)

اینجوری پیش بره پس فردا کتابم چاپ کنم نمی دم کسی بخونتش:)

خلاصه که الان دلم میخواد یه چیزی بزارم.

اما نمیشه ...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نمی دانم چه شد که یک روز دلم خواست بنویسم و حالا مدتهاست که ننوشتن را نمی توانم....
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان