آتش مزن به مال

همه تلاشت را میکنی کارت را درست انجام دهی...

پدر خودت را در میاوری ،شب تا صبح از بدن درد به خودت میپیچی .

هنوز خستگی در تنت هست که دعوایت میکنند به خاطر آنچه کرده ای و ندیده اند.

عیبی ندارد،

باز هم شکر که خودت همیشه هستی و میبینی....


باز چی کار کردی کادح من؟
:)

من که عرضه ندارم کاری کنم:(

توجه نکن یوخت یه چی میگم...

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
نمی دانم چه شد که یک روز دلم خواست بنویسم و حالا مدتهاست که ننوشتن را نمی توانم....
پیوند ها
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان